بعد از تمام شدن جنگ سرد دهه ۱۹۹۰ با زیاد شدن میزان تولید محصولات و ازاد شدن منابع اقتصادی مسدود شده زیر ساخت های مناسب برای توسعه اقتصادی هم ایجاد شد . در این دوران اروپای غربی نقش تولید کننده و اروپای شرقی نقش فروشنده محصولات اروپای غربی را عهده دار شد . این روند زمانی اتفاق افتاد که بسیاری از کشور ها به دلیل مشکلات اقتصادی فلج شده بودند . در این کشور ها قدرت خرید به شدت افت کرده بود و کشور های قدرتمند برای به دست گرفتن بازار باهم به رقابت پرداختند و همین رقابت باعث شد کشور ها رقیبان خود را در حیطه تولیدات و جدی تر بگیرند ، بع کنترل هزینه ها بپردازند . در همین حین انها به تحولات تکنولوژیک فکر کردند و در ان تغییراتی به وجود اوردند . نوع مواد مصرفی ، ابزار های مصرفی خود را تغییر دادند .
در ابتدا باید به این موضوع بپردازیم که اصلا مفهوم بازاریابی چیست . بازاریابی شامل همه فعالیت هایی میشود که باعث کاهش فاصله تولید کننده و مصرف کننده میشود و همین کاهش فاصله بین تولید کننده و مصرف کننده باعث افزایش سرعت توزیع کالا و رسیدن ان به دست مصرف کنندگان میشود . بازاریابی و مدیریت کردن بازار یکی از زیرشاخه های مهم دانش مدیریت است که وظیفه اصلی ان شناخت و مطالعه نیاز و خواسته های انسان است . این حیطه به برطرف کردن نیاز های انسان از طریق توزیع و پخش کالا میپردازد .
در دوره ای از تاریخ فاصله بین مصرف کننده و تولید کننده کم بود و تولید کنندگان از نیاز ، خواسته ها و سلایق مصرف کنندگان مطلع بودند و نیاز به وجود بازار یاب و مدیریت کرننده بازار احساس نمیشد ولی پس از گذشت چند دهه با پیشرفت در حیطه اقتصادی و توسعه یافتن کشور ها در بیرون مرز ها فعالیت ان ها هم در بیرون مرز ها توسعه یافت . این توسعه یافتن باعث تغییر طرز فکر تولید کنندگان شد . راه فکری انها تبدیل به یک راه فکری جهانی شد که همین امر باعث تولید بیشتر محصولات در سطح جهانی و به دنبال ان توزیع این محصولات در سطح جهانی بود . همین موضوع باعث شد تولید کنندگان به این فکر بیفتند که برای فروش محصولات خود به بازاریاب احتیاج دارند .
نیاز ها : نیاز ها به دنبال محرومیت از چیزی می ایند و زمانی که فرد نیاز به چیزی را احساس کند اول تلاش میکند ان را تامین کند و پس از ان تلاش میکند شدت ان را کاهش دهد .
خواسته ها : این موضوع به تمایل میپردازد و میل به برطرف کردن نیاز ها را بیان میکند . بعضی از شرکت های تولیدی فقط به نیاز های زمان حال مشتری میپردازند و دور اندیشی و اینده نگری نسبت به موضوعات اینده را ندارند .
تقاضا ها : تقاضا به معنی درخواست کردن کالایی است که توان خرید ان را جوامع داشته باشند . زمانی که خواسته با میزان قدرت خرید یکسان باشد تبدیل به تقاضا میشود . منابع موجود در جهان هستی برای براورده کردن نیاز های انسان محدود است و در مقابل نیاز و خواسته های انسان نامحدود است به عمین دلیل تولی کنندگان باید به تولید محصولاتی بپردازند که حداکثر نیاز و منافع مردم و خودشان براورده کند .
کالا ها : کالا به هر چیزی که بتواند نیاز و خواسته های مردم را براورده کند ، از ان برای جلب توجه ، استفاده یا مصرف و به دست اوردن استفاده کرد کالا تقی میشود که این کالا باید توانایی براورده کردن یک نیاز یا خواسته را داشته باشد .
مبادلات : بازاریابی وقتی اتفاق می افتد که مردم به منظور رفع نیاز ها و خواسته های خود به مبادله بپردازند . به همین منظور علاوه بر تولید مبادله هم ایجاد ارزش میکند چون که با مبادله امکانات مصرفی بیشتری در اختیار مردم قرار میگیرد . مبادله به فرایند دریافت محصول و خدمات در قبال ارائه چیزی میگویند .
معاملات : مبادله در مرکز و هسته مرکزی بازاریابی است ولی معامله واحد اندازه گیری بازاریابی محسوب میشود . در بازاریابی همه ی معامله ها با پول صورت نمیگیرد و در بعضی از موارد با ارائه خدمات در معامله های پایاپای به جای کالا میتوانند مورد استفاده باشند .
بازار : به مجموعه خریداران از جمله خریداران بالقوه و بالفعل یک کالا بازار گفته میشود . در جامعه با افزایش تعداد خریداران و تولید کنندگان و معاملات تعداد بازار ها و بازرگانان هم زیاد میشود و این بازار میتواند حول محور یک کالا ، خدمات یا هرچیزی باشد .
بازار به محلی برای مبادله ها و محل تجمع عرضه کنندگان و تولید کنندگان گفته میشود که نیاز های انها مشترک بوده و در داد و ستد های خود از وسیله یا مشترکی استفاده میکنند که در این بازار مصرف کنندگان مایل به رفع نیاز های خود هستند .
بازاریابی برعکس فروش دارای گامی از بیرون به داخل است . بازاریابی در برگیرنده مفهومی است که شامل یک بازار کاملا تعریف شده میشود و روی نیاز های مشتریان تاکید میکند و این بازار بر اساس رضایت مشتریان گردانده و از این رضایت بازاریاب سود میبرد . کشور هایی که با عنوان بازار یاب فعالیت میکنند محصولات را طبق سلیقه مشتریان تولید میکنند و از رضایت حاصل شده سود میبرند .
بازاریابی فرایند اجتماعی و مدیریتی است که طی ان یک فرد یا جامعه چیز های مورد نیاز خود را از طریق تولید ، ارائه و تبدیل کالا به دست می اورند .
بازاریابی فرایندی است که با کمک ان سازمان ها به صورت خلاق و موثر با سود اور در ارتباط میباشد .
بازاریابی دانش هماهنگی و همسویی منابع انسانی ، مالی و فیزیکی واحد های تولیدی با نیاز و علایق مشتری است .
برای مفهوم بازاریابی تعاریف مختلف و متفاوتی ارائه شده که شامل : فرایندی اقتصادی ، پدیده ای بازرگانی ، فرایند مبادله یا انتقال مالکیت محصولات تولید شده ، فرایند تعادل سازی بین عرضه و تقاضا و معنی های زیادی دیگر که هر کدام از این معانی بیانگر قسمتی از فعالیت های مرتبط با بازاریابی است . امروزه صاحب نظران معتقدند بازاریابی فرایند برطرف کردن نیاز وخواسته های بشر است . فیلیپ کاتلر ، برجسته ترین صاحب نظر در این حوزه معتقد است بازاریابی فرایندی برای بر طرف کردن نیاز و خواسته ها از طریق مبادله است .
داشتن اطلاعات مناسب و کافی مهم ترین منبع برای این شغل است و هرچه اگاهی های یک شرکت بیشتر باشد میزان پیشرفت ان هم بیشتر است . شرکت ها برای در این حیطه دو اشتباه را ممکن است مرتکب شوند : جمع اوری حجم خیلی زیاد یا کم اطلاعات که برای حل این مشکل از نیروهای فعال درون سازمان یا برون سازمانی استفاده میکنند که در روند فروش ، هزینه ها و سود اوری تاثیر زیادی دارد .
۵ معیار برای تقسیم بازار عبارت است از
این رشته برای علاقه مندان به بازار یابی کار امد است و انها میتوانند در روند فروش محصولات تولید شده تاثیر به سزایی بگذارند و روند فروش را افزایش دهند و به ارتباط بین تولید کنندگان و مصرف کنندگان کمک کنند .